اتحاد یعنی 16 کیلومتر دویده باشی!
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۳۰۲۰
به گزارش ورزش سه، مهدی طارمی را همه میشناسند، او مدتهاست امید اول میلیونها ایرانی برای گلزنی است. زمان زیادی است که همه ما ایرانیها، امید خود را به ساقهای بلند طارمی پیوند زدهایم، با هر گام او، ما خود را یک قدم به خوشبختی نزدیکتر میبینیم، با هر پرش طارمی از زمین جدا میشویم و با هر گل او، جنون محض را تجربه میکنیم، فرقی ندارد در اروپا دروازهی حریفان را یکی پس از دیگری باز کند یا در تیم ملی، یک به یک دروازهبانان را مقهور نبوغ خود کند، از تقریبا یک دهه پیش تا امروز که امیدوار بودیم مهدی یا سردار آقای گلی جام ملتها را تجربه کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بار سنگینیاست که روی دوش طارمی گذاشته شده و چه خوب که او در مسیری که برای بزرگی طی کرده، رنجهای زیادی کشیده قادر به عبور از این فشار بزرگ است.
اگر گذشته پرتلاطم طارمی را روی نمودار موفقیت – زمان بیاوریم، سیر صعودی موفقیت طارمی در گذر زمان بهخوبی هویدا میشود. از کوچههای بوشهر تا آقایی در پرسپولیس، شهرت در قطر و ماجراجویی در پرتغال، فقط مهدی طارمی میتوانست موفقیت را در بیراههها پیدا کند. افتخار فوتبال آسیا که توانست در همین قطر، اولین آسیایی تاریخ باشد که در یک بازی دوبار دروازهی حریفان را باز میکند. آن هم نه در برابر هر تیمی، در نبردی نابرابر مقابل گرانترین ستارههای دفاعی دنیا؛ در مقابل انگلستان دبل کردن، کار بزرگی بود که طارمی توانایی آن را داشت.
استاد پنالتی
اینجا در قطر همهچیز مثل همیشه بر وفق مراد طارمی در جریان بود، آقای گل، در سه بازی مرحله مقدماتی دو گل بهثمر رساند و آماده و قبراق مقابل سوریه قرار گرفت. یکی دو تلاش کافی بود تا ماهی دوباره سر بخورد و سوت داور او و دروازهبان سوری را در محوطهی جریمه تنها بگذارد.
این شگرد طارمی است که نه تنها مدافعین ایرانی، که حتی بهترینهای پرتغال هم نتوانستند فرمولی برای مقابله با آن بسازند. طارمی برای گرفتن پنالتی فقط به یک بیاحتیاطی کوچک نیاز دارد، او بیرحمانه اولین اشتباه کوچک را با جریمهای سخت پاسخ میدهد. او در ورزشگاه احمد بن خلیفه، جدیدترین قسمت از سریال پنالتیهای خود را برای فوتبال آسیا اکران کرد. یک اشتباه یک پنالتی و گل اول برای ایران.
در نیمه دوم وقتی تلاشها برای موفقیت راه به جایی نبرد، طارمی دوباره سعی بر تکرار جادوی خود داشت، یک لحظه حضور مهدی در محوطهی جریمه، یک لمس کوچک با مدافع سوری و سیگنال گرفتن پنالتی در مغز او! البته اینبار همه محاسبات غلط از آب درآمد و ماهی به تور افتاد. این را قبل از داور بازی خود طارمی فهمید و سعی داشت با بلندشدن سریع خود داور را مجاب کند که قصدی برای گرفتن پنالتی نداشت، اما داور کرهای با خشونتی غیرضروری با کارت زرد او را جریمه کرد.
طارمی کاری که در آن تبحر داشت و بارها و بارها انجام داده بود را دوباره انجام داد، جادو اما همیشه کار نمیکند، پس نمیشود کسی که در نیمه اول یک پنالتی گرفته را در راه تلاش برای گرفتن پنالتی دوم شماتت کرد، او استاد این کار است و شاید به خودش حق میدهد که دوباره شانس خود را برای گرفتن پنالتی امتحان کند.
طلسم بازی ژاپن
درحالیکه ایران توانایی گل زدن و پیروزی با نتیجه بهتر را داشت، یک اشتباه در قلب خط دفاعی ایران و سرنگونی بازیکن سوری و سپس کمک داور ویدیویی و گلزنی عمر خریبین، جوی استثنایی را با حرکات مربی سوریه و هوادارانشان پدید آورد. جوی وحشتناک علیه بازیکنان ایران درحالیکه سکوهای با هواداران کم انرژی، تحت سیطره حریف قرار گرفته بود.
هر چه بازی به انتهای خود نزدیکتر شد، این سوریها بودند که کنترل بازی را در اختیار میگرفتند و این زنگ خطر را برای ایران به صدا در آورده بود. دقیقه پایانی بازی، لو رفتن توپ در یک سوم دفاعی سوریه، جای خالی رامین در سمت راست، حضور چشمی در نیمهی حریف و ترس محبی از دو کارته شدن نزدیک بود به یک تراژدی برای ایران تبدیل شود. اما فوقستاره، در تصمیمی که شاید در نگاه اول بیاحتیاطی بهنظر بیاید، بازیکن حریف را سرنگون کرد تا خطر را از ایران دفع کند.( در نمایی از بالا، اگر طارمی بازیکن سوری را نقش بر زمین نکرده بود، شاید ایران مجبور به ترک مسابقات میشد.)
اینکه چقدر تصمیم طارمی درست بود چیزی از جسارتش برای فداکاری بزرگ کم نمیکند. استرس بازی، ترس از حذف شدن، یادآوری کنار رفتن تیمهای بزرگ در مقابل رقبای کوچکتر، تیکتاک ساعت در دقیقهی نود و کمبود فرصت برای جبران مافات، شاید طارمی را دچار خطای محاسباتی کرده باشد، اما آنچه از تصمیم نهایی طارمی میتوان دریافت، فداکاری آقای گل بالقوه جامملتهای آسیا برای این حرکت بود اگرچه او اشتباه بزرگ را (احتمالا) در صحنه اخطار اول انجام داده بود. او مثل 4 سال پیش در بازی ژاپن نخواهد بود.
قطر ما را نگه دار!
برای ما که طارمی را کنار خودمان در حال اشک ریختن میدیدیم، ضربات پنالتی ایران حالت دراماتیک تری پیدا کرده بود. وقتی که نگران تیم ملی و مهدی بودیم. اشکی که تمام نمیشد و هیجانی که ضربانمان را به بالاترین حد برده بود.
کاش شلیک پنالتی احسان حاج صفی و شکستن بغض تعداد زیادی ازبازیکنان، همراهان و خبرنگاران شروع تازه ایران در دوحه باشد.وقتی که رامین و احسان عقربههای جی پی اس را به عدد 16 کیلومتر رساندند!
این شهری است که نمیخواهیم ترکش کنیم، حتی بدون مهدی، حتی با وجود حریفی که قویترین تیم مسابقات است.
دوحه ما را در خود نگهدار. به خاطر این شوق و انتظار طولانی . به خاطر این نسل که کاش فردا اخر بازی بازهم کنارشان فریاد بزنیم. به خاطر سردار، احسان، قلیزاده، قایدی، شجاع، بیرو، رامین و امید و سعید و همه.
امشب چقدر ترکیب بچینیم و امیدوار باشیم و استرس بکشیم. شب شنبه چنین خواهد بود!
رضا منصور خانکی - دوحه
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: برای گرفتن پنالتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۳۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کردهاند، تلاشهایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بیسابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است.
حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.
با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد دادهاند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.
در ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.
بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه، به وضوح محاسبه کردهاند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.